دل نوشته ای از دستاى سرد

"مرنجان دلم را که این مرغ وحشی از بامی ک پرید مشکل نشیند"
سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ب.ظ

بچها کمکم کنید

ی پست عاشقونه تو وبلاگم براش نوشتم ،رفتم تو وات بهش گفتم تو این وبلاگ ازت بدگویی کردن دیگه ازت متنفرم و ازت بدم میاد دیگه بامن حرف نزن این کارو کردم که غافل گیرش کنم و یکم بهم توجه کنه اما برعکس گفت هرچی ازم بد گفتن درسته. و خدافظ جون خودمو قسمش دادم گفت ن ک برامم مهمی خلاصه نرفت بعدشم برام فرستاد" درسته دوستمی برات احترام قاعلم اما اگ زیاده روی کنی مث خودت باهات رفتار میکنم" خلاصه وبلاگم رو باز کرد مطلبه هم خوند بعدش بهم گفت " من قولی رو ک دادم سعی میکنم انجام بدم"نترس" دیگه منم با اشکام هرچی از دهنم درومد رو گفتم ،گفتم که چقد دوسش داشتمو ، اونم گفت " چون ناراحتم کردی خواستم با این حرف ناراحتت کنم بخدا همین " منم که هنوز اشکم جاری بود بهش گفتم " دوس ندارم باشم و ناراحت بشی یا حرفایی ک پرم کردة رو ب تو بزنم شب خوش "و اومدم اینجا پیشه شما که اون اشکامو تو وبلاگم بریزم


نوشته شده توسط ოeɦdifσσσ
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

دل نوشته ای از دستاى سرد

"مرنجان دلم را که این مرغ وحشی از بامی ک پرید مشکل نشیند"

آخرین مطالب

بچها کمکم کنید

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ب.ظ
ی پست عاشقونه تو وبلاگم براش نوشتم ،رفتم تو وات بهش گفتم تو این وبلاگ ازت بدگویی کردن دیگه ازت متنفرم و ازت بدم میاد دیگه بامن حرف نزن این کارو کردم که غافل گیرش کنم و یکم بهم توجه کنه اما برعکس گفت هرچی ازم بد گفتن درسته. و خدافظ جون خودمو قسمش دادم گفت ن ک برامم مهمی خلاصه نرفت بعدشم برام فرستاد" درسته دوستمی برات احترام قاعلم اما اگ زیاده روی کنی مث خودت باهات رفتار میکنم" خلاصه وبلاگم رو باز کرد مطلبه هم خوند بعدش بهم گفت " من قولی رو ک دادم سعی میکنم انجام بدم"نترس" دیگه منم با اشکام هرچی از دهنم درومد رو گفتم ،گفتم که چقد دوسش داشتمو ، اونم گفت " چون ناراحتم کردی خواستم با این حرف ناراحتت کنم بخدا همین " منم که هنوز اشکم جاری بود بهش گفتم " دوس ندارم باشم و ناراحت بشی یا حرفایی ک پرم کردة رو ب تو بزنم شب خوش "و اومدم اینجا پیشه شما که اون اشکامو تو وبلاگم بریزم
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۶
ოeɦdifσσσ

نظرات  (۲)

 سلام خسته نباشی. بهترین کسی که هیچ وقت تو رو (و همچنین هیچ بنده خدایی رو) رها  نمی کنه و حتی تحمل گریه هات هم برات سخته، امام زمان ماست و بالاتر از او خود خداست که تا آخرین لحظه عمر ما، آنقدر ما را دوست دارد که لحظه ای نمی خواهد از خود دور کند و همیشه منتظر بازگشت ما به سویش می باشد. و هیچ وقت کسی را ناراحت نکرده و تلافی نمی کند. پس بهتر است که دل را به کسی دهیم که ارزش داشته باشد.
ارزش ما خود خداست.
موفق و مؤید باشی
y.sarvi@gmail.com
y-sarvi.blog.ir
گریه کن .. آروم میشی
بعدش با هم همفکری می کنیم.. باشه ؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">